امام حسین به عبدالله بن عمر چه گفت؟
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۳۷۴۶۹
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: یکی از کتابهایی عاشورایی بازار نشر کشور، «راز ماندگاری عاشورا» اثر سید مجتبی حسینی است که سال ۱۳۹۳ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد و در حال حاضر با نسخههای چاپ دهم در بازار حضور دارد. اینکتاب از چاپ اول تا نهم با مجموع شمارگان ۲۵ هزار و ۳۵۰ نسخه و چاپ دهمش نیز سال ۱۴۰۰ با شمارگان ۶ هزار نسخه عرضه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«راز ماندگاری عاشورا» دربردارنده متن ۳ مجلس سخنرانی سیدمجتبی حسینی است که محرم ۱۳۹۲ بهمناسبت اربعین حسینی در دفتر نشر فرهنگ اسلامی برگزار شد. موضوع سخنرانیها هم همانطور که از عنوان کتاب پیداست، کندوکاو در چرایی ماندگاری حادثه عاشورا در تاریخ است.
در ادامه دو برش از اینکتاب را میخوانیم؛
***
یکی دیگر از رموز ماندگاری عاشورا این است که امام حسین ایمان داشتند که حرکتشان، حرکتی است مستمر و قرار نبوده که برنامهای کوتاهمدت باشد. ممکن است کسانی بر حسب ظاهر نگاه کنند و بگویند در عاشورا اتفاقاتی افتاد که باعث شکست امام حسین شد. اما وقتی حرکت امام حسین را یک حرکت ادامهدار بدانیم معلوم میشود که هنوز کار تمام نشده است و این موج هنوز ادامه دارد.
ظاهرا عبدالله عمر در مسیر راه به امام حسین عرض کرد با این وضعیتی که تو میروی من نگران آفرینش هستم. اینها دستشان به خون تو آلوده میشود و این اتفاق ناگوار میافتد. آنوقت چه میشود؟ ممکن است خدا غضب کند و همه آسمانها و زمین به هم بریزد. او حتی نگران خود امام حسین هم نیست بلکه نگران برهمخوردن نظام آفرینش است ولی حضرت در پاسخ میفرمایند: بنیاسراییل سر یحیی را بریدند و به ستمگری از ستمگران اسراییل هدیه دادند ولی هیچ اتفاقی نیفتاد.
در یکشب، سر هفتاد پیغمبر را بریدند و صبح که از خواب بیدار شدند انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ زیرا خداوند به آنها مهلت داد و بعدا انتقام این حرکت را گرفت. به عبارت دیگر ایشان میداند که قضیه چه میشود و فردای آنروز کواکب به هم نمیریزند. چرا که خداوند عجله ندارد. خود سیدالشهدا به اینقضیه واقف است و از ابتدا هم دنبال یک برنامه کوتاهمدت نیست. توجه به این موضوع بسیار مهم است چرا که رمز و رازهای عاشورا بیشتر معلوم میشود و موجب تامل در تحلیلهایی میشود که نوعا ناقصند یا ناقض. تحلیلهایی نیز وجود دارد که جامع نیست و هرکسی چیزی میگوید و هیچکدام هم کامل نیست.
***
یادمان باشد که وقتی به مجلس امام حسین (ع) و یا به کربلا میرویم میگویند «وجبت له الجنه». شروع نکنیم توجیهکردن و انکار کردن. برای تقریب به ذهن به این مثال توجه کنید. فرض کنید یک قرص بدهند و بگویند ششماه باید اینقرص خورده شود و آمپولی هم زده شود تا خوب شوی. حالا اگر یک قرصی پیدا شود که کار همان ششماه را سریع انجام دهد چه میگوییم؟ معمولا میگوییم سرمان کلاه گذاشتند، در حالیکه اگر فرمولش و ریشههای وجودیش کشف بشود معلوم میشود که با همین قرص همه چیز درست میشود.
اینجا هم چون ما نمیدانیم کربلا یعنی چه، نمیدانیم امام یعنی چهکسی، یکروایت را که میشنویم شروع میکنیم به انکار کردن.
نکته مهم دیگر آنکه هر وقت صحبت از زیارت امام حسین (ع) شده است، تقریبا بدون استثنا گفتهاند «وجبت له الجنه» سوال این است که چرا؟ و این سوال پاسخ داده نمیشود مگر آنکه حسین (ع) را بشناسیم و برای شناخت حسین (ع) باید برگردیم از ابتدای تولد، حتی قبل از تولد ایشان را بررسی کنیم. سیدالشهدا (ع) به دنیا آمده است، نوزاد است، پیامبر ایشان را میبینند گریه میکنند. بعد میشود کودک چندساله. یک روز همه کنار هم نشستهاند، پیغمبر ایشان را در آغوش گرفته است و دارد کِیف میکند. یک مرتبه جبرئیل میآید و جلوهای از جلوههای عاشورا را نشان حضرت میدهد، پردهای را کنار میزند، پیغمبر بهشدت گریه میکند طوری که شانههای حضرت از شدت گریه میلرزد.
سیدالشهدا (ع) به پیامبر نگاه میکند و میگوید چه شده است؟ پیامبر میفرماید الان جبرئیل آمد و گفت این کودک که الان داری با آن بازی میکنی در روز عاشورا مصیبتهای اینچنینی به سرش میآید. سیدالشهدا (ع) میفرماید بعد از آن چه میشود؟ پیامبر میفرماید قبر تو میشود مزار محبین تو. مردم از راههای دور و نزدیک خانه و زندگیشان را رها میکنند و به زیارت تو میآیند. به اینجا که میرسد امام حسین (ع) سوال میفرماید: «ما لمن زار قبری» سیدالشهدا میفرماید آنهایی که قبر من را زیارت میکنند چه چیزی نصیبشان میشود؟ پیغمبر میفرماید «فله الجنه» یعنی آنکه مساله امام، مساله مردم است نه خودش. خودی برای حضرت مطرح نیست و حضرت سلم محض است. اصلا حسین وجود ندارد و همهاش خداست.
ما چون عاشورا و حضرت حسین (ع) را نشناختیم، بعضی از گفتهها در مورد امام حسین برایمان ثقیل میآید. و باورمان نمیآید که با زیارت امام حسین (ع) بهشت بر زائر واجب میشود در حالی که اگر زیارت درست و با آدابش انجام شود، بهشت همانجاست. دنبال چه چیزی میگردیم؟ بهشت همانجاست. «فیه معراجالانبیاء» بهشت همان کربلاست.
کد خبر 5859347 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: عاشورا سید مجتبی حسینی امام حسین ع دفتر نشر فرهنگ اسلامی دفاع مقدس کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انقلاب اسلامی ایران فرهنگسرای رسانه رونمایی کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران محمدمهدی اسماعیلی یاسر احمدوند تازه تفحص شده انتشارات راه یار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی امام حسین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۳۷۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند
دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مطهری، به عنوان روز معلم نامیده شده است. شاید بتوان گفت در بین همه ادیان آسمانی و مکتبهای موجود در دنیا، بیشترین سفارش و توصیه به علمآموزی و تکریم و تجلیل از حق معلم و استاد، در دین مبین اسلام بوده است.
بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها» خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلمان بشریت هستند. مقام معلم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر استاد حوزه و دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد باقر ربانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تبریک روز معّم خدمت شما استاد گرامی، صفحات رواق را منور به روایتی از حضرت رضا(ع) درباره علم آموزی و اهمیت کار معلّمی بفرمایید.
این روز بزرگ که به مناسبت شهادت استاد بزرگ حوزه و دانشگاه حضرت آیت الله شهید مطهری نامگذاری شده است، گرامی میدارم و مخصوصاً برای روح پاک آن دانشمند نمونه و دلسوز پر تلاش، از درگاه خداوند طلب رحمت و رضوان دارم و به همه اساتید کشور عزیزمان ایران، این روز بزرگ را تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطور که میدانید اسلام، تأکید بسیاری بر ارزش ذاتی علم و تعلیم و تعلم آن دارد تا جایی که بسیاری از آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل بیت(ع) در این باره وارد شده است. بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها»، خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلّمان بشریت هستند. مقام معلّم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلّم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً»
از امام رضا(ع) که خود ملقّب به عالم آل محمد(ص) است و معلم همه بشریت نیز روایاتی در این باب نقل شده که یکی از مهمترین آنها روایتی است که به نقل از پدران خود و آنها هم به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودهاند که آن حضرت فرمود: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَاطْلُبُوا اَلْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ، وَ اِقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ، فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ، وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ، وَ اَلْمُذَاکَرَةَ فِیهِ تَسْبِیحٌ، وَ اَلْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ، وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ، وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ، لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ، وَ مَنَارُ سَبِیلِ اَلْجَنَّةِ، وَ الْمُؤْنِسُ فِی اَلْوَحْشَةِ، وَ اَلصَّاحِبُ فِی اَلْغُرْبَةِ وَ اَلْوَحْدَةِ، وَ اَلْمُحَدِّثُ فِی اَلْخَلْوَةِ، وَ اَلدَّلِیلُ عَلَی اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ، وَ اَلسِّلاَحُ عَلَی اَلْأَعْدَاءِ، وَ اَلزَّیْنُ عِنْدَ اَلْأَخِلاَّءِ، یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً وَ یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ قَادَةً». در این روایت زیبا، امام رضا(ع) از قول پیامبر(ص) به ارزش ذاتی علم و لزوم تعلیم و تعلم و دلایل اهمیت علم نزد شارع مقدس اشاره میفرمایند. در این روایت، و به جهت مناسبتی که میخواهیم در این باره بحث کنیم، به شرح فقرهای از این روایت که درباره معلّم و ثواب تعلیم و دلایل این ثواب آمده است اشاره مختصری خواهم داشت.
امام رضا(ع) چه توصیهای درباره شخصیت معلم و اینکه استاد و مربی چه خصوصیاتی باید داشته باشد دارند؟
امام رضا(ع) در جمله «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِی مَظَانِّهِ» اشاره نمودهاند به اینکه در هر جا که مسلمان احتمال دهد علم وجود دارد، باید برای دریافت آن اقدام کند. در جمله بعدی امام اشاره به این موضوع دارند که «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» یعنی علم را از اهل آن بگیرید» گر چه با توجه به فقره اول که گذشت، طلب علومی که معارف دینی نیستند حتی اگر نزد مشرک باشند، ضروری و واجب بوده و گمشده عاقل یا مؤمن تلقی شده اند اما علوم مربوط به دین و معارف دینی را باید از افرادی که شایستگی آن را دارند دریافت کرد و با توجه به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) که تبعیت از اهل بیت(ع) و عدم پیشی گرفتن از ایشان را توصیه و عقب ماندن از آنها را نهی نمودند، اهل بیت(ع) کارشناسان واقعی علوم دینی بوده و مسلمانان تنها مجاز هستند علوم دین را از ایشان دریافت کنند. چنان که فرمودهاند: «بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه میشوید»
امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر فرمودهاند: «ای کمیل! علم و معارف و اعتقادت را جز از ما نگیر تا از ما باشی». حدیث مزبور، دریافت علم از کسانی که علوم اهل بیت(ع) را نشر میدهند رد نمیکند، زیرا گرفتن علم از فقها و نشردهندگان علوم اهل بیت(ع) به نوعی گرفتن علوم از اهل بیت(ع) است.
پس معلوم شد که در علمآموزی غیر معارف دینی، باید انسان حتی اگر فقط در دست کفار و مشرکان این علم وجود دارد از آنها اخذ کند ولی در علوم دینی، کسب معارف فقط باید از طریق اهل بیت(ع) باشد. پس طلب علمی که واجب شده است بر همه مسلمانان؛ طریقی دارد که رکن اصلی این طریق معلم و استاد است. در ادامه این روایت، برخی امتیازها و نقاط مثبت تعلیم و تعلم بیان شده است.
از این امتیازها مخصوصاً در ثواب شغل معلمی برای خوانندگان رواق بگویید تا جامعه ما، ارزش معلّم را بیشتر بداند و از ایشان تکریم کند؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ادامه اشاره به این مطلب دارند که یاد دادن و آموزش علم به دیگران اگر برای خدا باشد، حسنه و نیکی است «تَعلیمه لِلهِ حَسَنَة؛ یادگیری علم برای خداوند حسنه است». در فقره بعدی حضرت میفرمایند که مذاکره علم، تسبیح خداست: «الْمُذَاکَرَةِ فِیهِ تَسْبِیحٌ.» یعنی سر کلاس نشستن و درس معلم و استاد را گوش دادن، همتراز تسبیح خداوند متعال است. در روایات داریم که یک ساعت در طلب علم بودن بهتر از احیای یک شب و یک روز در طلب علم بودن بهتر از سی ماه روزه است. سپس حضرت به یک امتیاز دیگر معلّمان اشاره دارند و می فرمایند، آموزش علم به دیگران، صدقه است: «تَعْلِیمُهُ مِنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهَ» از دیدگاه امام رضا(ع) آموزش علم به افرادی که نمیدانند، نوعی صدقه است چرا که صدقه، به کمک مالی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خوبی میشود، چنان که در روایت دیگری فرمودهاند: «کل معروف صدقة».
امتیاز مهم دیگری که حضرت به آن اشاره میفرمایند، این است که معلم اگر علم خود را به اهل آن یاد بدهد و آنها را تربیت کند، موجب قرب و نزدیکی او به خداوند میشود و میتوان گفت معلمانِ نیک، به خدا نزدیکترند. جمله «بَذلُهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللهِ» دلالت بر این مطلب دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، مقام معلم بسیار بالا و والا است و همان طور که مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست». یعنی اگر بخواهیم کسی و شغلی را همتراز شغل انبیاء معرفی کنیم، شغل شریف «معلمی» است.
با توجه به این حدیث شریف، خطاب به جامعه و مسئولان و نیز معلمان عزیز چیست؟
گرچه فرصت و مجال بسیار کوتاه بود تا این حدیث زیبا و پر معنا را شرح دهیم، لیکن خلاصه و پیام آن را میتوان برای معلمان عزیز این دانست که قدر این شغل مهم را بدانند و آن را با هیچ بهای مادی تعویض ننمایند و اخلاص و تقرب الهی را هدف خود در این شغل مهم قرار دهند. پیام دوم خطاب به مسئولان و جامعه است، همان گونه که احترام و تجلیل از انبیای الهی لازم است، باید جانشینان آنان در تعلیم و ارشاد دیگران به معرفت و بینش را تکریم و تعظیم کنند و به گونهای شود که شغل معلمی در جامعه از احترام و ارزشی فوقالعاده برخوردار شود.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروان